به گزارش مشرق به نقل از کيهان، اين پرسشي است که سايت ضدانقلابي خودنويس مطرح کرد، و تصريح نموده که کلاه گشادي به سر- به اصطلاح- جنبش سبز رفت. خودنويس مي نويسد: آرام آرام مشخص مي شود که اصل قضيه چه بود! آنها که سرد و گرم روزگار را چشيده و بلبشوي سال 57 را ديده بودند و از بازي هاي پنهان قدرت خبر داشتند به آنها که جوان تر بودند و هنوز کله شان بوي قرمه سبزي مي داد و هنوز پشت لبشان سبز نشده «سبزانديش» شده بودند مي گفتند؛«با طناب اصلاح طلبان به داخل چاه نرويد که اينها از دستگاه بدترند و وقتي به قدرت برسند همه شما را فراموش خواهند کرد!» ولي افسوس که آن روزها دوستان سبزانديش ما هنوز خيلي داغ بودند و نمي دانستند که کروبي و موسوي محروم از قدرت چه آشي برايشان پخته اند که به واسطه مردم در خيابان دوباره به سرير قدرت سوار شوند.
نخست همه به موسوي آويزان شدند. روشنفکران برايش «به به» و «چه چه» ها گفتند، ولي افسوس که بخاري که از ميرحسين بلند مي شد در حد همين بيانيه هاي تکراري در سايت کلمه است که مانند سريال هاي تکراري روز به روز بي طرفدارتر مي شود و امتيازهايش در «بالاترين» آب مي رود! حالا که مي بينند او «جواب» نمي دهد آويزان شيخ شجاع شده اند که فقط خدا مي داند شجاعتش به واسطه پشتيباني کدام ملاي قدرتمند در پشت صحنه است که در مملکتي که در آن نفس کشيدن جرم است مردم را براي روز قدس دعوت به راهپيمايي مي کند تا جمهوري اسلامي تظاهر کنندگان را به نام خود در بوق و کرنا اعلام کند و به دنيا طرفدارانش را نشان بدهد. اين وسط فقط چادر و چاقچور زهرا رهنورد بود که به مقتضاي زمان بالا و پايين مي رفت!
اين پايگاه اينترنتي که خود از خارج کشور مديريت مي شود تاکيد مي کند: رفيق! خلاصه بدجور سرکار هستي. خارج کشوري ها که ديدند سروصداهاي داخل خوابيده، ماست ها را کيسه کردند و سر کار و زندگي خودشان رفتند و تو ماندي که با اين جنبش سبزت ببيني که چه کلاه گشادي بر سرت رفت. هنوز خيلي مانده تا بفهمي چه قدر فريب خورده اي!
آيا اصلاح طلبان سر بقيه جريان هاي اپوزيسيون و ضدانقلاب کلاه گذاشتند اما بخاري از آنها بلند نشد؟